امروز جمعه 02 آذر 1403 http://tmoshaver.cloob24.com
0
ارزشهای بازی در کودکان

بازی برای کودکان در حال رشد، ارزش های متعددی دارد. اغلب اوقات، والدین بازی را «اتلاف وقت» تلقی می کنند و از کودک می خواهند که به فعالیت های دیگر بپردازد. بدیهی است که اینگونه والدین کودکان خود را از بسیاری از موقعیت های یادگیری بسیاری که، برای رشد همه جانبه ی شخصیت آنها، ضروری است محروم می کنند.

به گفته ی میلی چامپ، بازی به کودک کمک می کند که به یک انسان تبدیل شود و برای رسیدن به انسانیت و کسب ویژگی های شخصیتی مطلوب، باید تعادلی بین بازی و کار کودک برقرار شود. وقتی که کودک از بازی کردن خسته می شود و می پرسد:«حالا چکار کنم؟»هنگام پرداختن به کار یا استراحت فرا رسیده است. از طرف دیگر، اگر از مطالعه یا کارهای منزل کسل شود، یا بازده کارش پایینتر از حد او باشد، آن وقت است که کودک به استراحت یا موقعیت بهتری برای بازی احتیاج دارد. بازی کمک های فراوانی به رشد و تکامل کودک می کند که از راههای دیگر نمی توان به این کمک ها دسترسی یافت.

ارزش جسمانی بازی

فعالیت هایی که کودک به عنوان بازی انجام می دهد در پرورش نیروی بدنی و حواس او تاثیر زیادی دارند. کودک می پرد، می دود، از پله ها بالا و پایین می رود، لی لی می کند، خم و راست می شود، نشست و برخاست می کند، دو چرخه سواری می کند، اسباب بازی ها را جا به جا می کند، طناب بازی می کند و... در تمام این فعالیت ها عضلات و اندامهای مختلف به کار می روند و تقویت می گردند.

از نظر حسی و حرکتی می توان گفت از طریق بازی حسهای بینایی، شنوایی و لامسه کودک پرورش می یابند. چشم و دست او از هماهنگی بیشتر و بهتری برخوردار می گردند و عضلات انگشتان ودست و پای او ورزیده می شوند.

معمولا کودکان سالم از نیروی زیادی برخوردارند که آن را در بازی مصرف می کنند. اگر نیروی اضافی کودک صرف نشود و به حالت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره شود،در وی نا آرامی، عصبانیت،بدخلقی و پرخاشگری ایجاد می گردد.گرچه فواید جسمانی باری را می توان از طریق نرمش و ورزش نیز بدست آورد ولی از آنجا که ممکن است کودک با بی میلی و از روی اجبار به ورزش بپردازد،نفع احتمالی آن در مقابل تنش عاطفی وارد بر او ارزش چندانی نداشته باشد.

بسیاری از کودکان ضمن رشد و تکامل خود، از بازیهای پرتحرک به بازیهای کم تحرک روی می آورند و به بازیهای فکری می پردازند و از آنها لذت بیشتری می برند.

هارلوک معتقد است که تمایلات کودکان به بازی های پر تحرک یا کم تحرک تحت تاثیر عقاید والدین و اشخاصی که در زندگی آنها مهم اند و بچه های گروه های سنی بالا تر قرار می گیرد.

مارتین در این زمینه می نویسد: تمایل والدین به بازیها و فعالیتهای دیگر تاثیر زیادی در تمایل کودکان دارد. اگر والدین به ورزش و راهپیمایی در هوای آزاد متمایل باشند و فعالیت هایی از این نوع را ترجیح دهند باعث می شوند که کودک مهارتهای اساسی را در این زمینه به دست آورد و اگر والدین فعالیتهای فکری را تنها وسیله ی لذتبخش و مطلوب برای گذران اوقات فراغت بدانند و ورزش را خاص افراد غیر روشنفکر تلقی می کنند،ممکن است از ترغیب کودک برای پرداختن به بازیهای پرتحرک پرهیز کنند.در نتیجه، کودک به چنین بازیهایی بی علاقه می شود و برای تسلط کلی بر بدن و پرورش عضلات و اندام خود توفیقی بدست نیاورد.

در مرحله ی شیرخوارگی،بازیها و اسباب بازیها باعث می شوند که کودک در کاربرد دست و پای خود مهارت بیشتری بدست آورد و به رشد جسمانی خود کمک زیادی بکند.در این مرحله فعالیت اعضا و جوارح،همراه با بازیها، بطور محسوسی هماهنگ می شود.

به اعتقاد روان شناسان، بازی به کودک فرصت می دهد که توانایی های جسمانیش را در مقایسه با معیارهای خود و دیگران، آزمایش کند. کودکان، برای افزایش رشد هماهنگی حرکتی حداقل تمرین بدنی را لازم دارند و بسیاری از بازی هایی که مستلزم مهارت عضلانی اند این تمرین بدنی را تدارک می بینند.

بسیاری از بازی ها به این منظور طرح شده اند که به کودک اجازه دهند که قابلیت بدنی خود را برای ارضای شخصی بررسی کند. بازی های تعقیب یکدیگر، سرسره، دوچرخه سواری، الک دولک، هم متضمن رقابت با یکدیگرند و هم متضمن آزمایش توانایی های فردی.